تجلی کده. (ناظم الاطباء) : هوای تاخت بر جان آه گردید ولی چون شد تجلی گاه گردید. محمد زمان راسخ (از آنندراج). طپیدن ره ندارد در تجلی گاه حیرانی توان گر پای تا سر اشک شد نتوان چکید اینجا. بیدل (ایضاً). و رجوع به تجلی کده شود
تجلی کده. (ناظم الاطباء) : هوای تاخت بر جان آه گردید ولی چون شد تجلی گاه گردید. محمد زمان راسخ (از آنندراج). طپیدن ره ندارد در تجلی گاه حیرانی توان گر پای تا سر اشک شد نتوان چکید اینجا. بیدل (ایضاً). و رجوع به تجلی کده شود
جای نماز. محل نماز گزاردن. مسجد یا جایی دیگر که در آن نماز خوانند. (از یادداشت مؤلف) : نقل است که دوازده سال روزگار شد تا بر کعبه رسید که در هر مصلی گاهی سجاده باز می افکند و دو رکعت نماز می کرد. (تذکرهالاولیای عطار). و رجوع به مصلی و مصلا شود
جای نماز. محل نماز گزاردن. مسجد یا جایی دیگر که در آن نماز خوانند. (از یادداشت مؤلف) : نقل است که دوازده سال روزگار شد تا بر کعبه رسید که در هر مصلی گاهی سجاده باز می افکند و دو رکعت نماز می کرد. (تذکرهالاولیای عطار). و رجوع به مصلی و مصلا شود